آدمهای خوب

روزها اکثرا برای من خیلی خوب می گذره٬ پر از تجربیات خوب و احساس رضایت. اما بعضی روزها هم از بقیه روزها سخت ترند و اکثرا٬ عوامل بیرونی این روزها رو برای من سخت می کنن. . . چند هفته پیش می خواستم راجع به آدمهای خوب بنویسم که نشد. اینکه چقدر خوب بودن ساده است ولی در عین حال چقدر آدمهای خوب کمند یا کم شدن و اینکه مهمترین قدم در راه خوب بودن٬ بد نبودنه! به همین سادگی.

بعضی از آدمها از بعضی جهات خیلی رشد می کنن و واقعا کم نظیر می شن ولی ابعاد دیگه شخصیتشون رشد نمی کنه. مثل آدم فداکار٬ مهربون و سخت کوشی که در عین حال پشت سر دیگران هم حرف می زنه٬ دروغ هم می گه و . . . چقدر خوب بود آدمها اول از همه سعی می کردن بد نباشن. . . یکی از عوامل بیرونی که گفتم بعضی روزهای منو سخت می کنه٬ مواجهه با این دسته آدمهاست. همیشه برای خودم آرزو می کنم که حتی یه لحظه هم جزو این دسته نباشم.

.......ولی.....بقیه روزها خوبه٬ پراز فعالیت٬ بعضی شبها تا ۳ صبح بیدارم. اصولا گرایشم به شب زنده داری از سحر خیزی بیشتره و این هم یکی از خصلتهای بدمه٬ دوران دانشگاه هم ترجیح می دادم شبها درس بخونم تا صبح زود بیدار شم. این نکته نیز در دست اصلاح است...

I'm a new soul

 

 

I'm a new soul I can do this strange world hoping I could learn a bit about how to give and take
But since I came here felt the joy and the fear finding myself making every possible mistake

la-la-la-la-la-la-la-la
I'm a young soul in this very strange world hoping I could learn a bit about what is true and faith. But why don't please trying to comunnicate finding just in love is not always easy to make
la-la-la-la-la-la-la-la
This is a happy end cause' you don't understand everything you have done wise everything so wrong

this is a happy end come and give me your hand I'll take your far away
[Refrain]
I'm a new soul I can do this strange world hoping I could learn a bit about how to give and take but since I came here fellt the joy and the fear finding myself making every possible mistake

la-la-la-la-la-la-la-la


la-la-la-la-la-la-la-la-la-la

( yael naim)

کلیپشو از اینجا ببینید

راز حرکت

   چند روز پیش رفته بودم تجریش و پشت ویترین یه مغازه یک جعبه پراز جفت توپهای کوچک ولی فوق العاده زیبا دیدم. قبلا یک مدل از این توپها توی یک فیلم دیده بودم که نقش اصلی فیلم برای تمرکز این دو توپ کوچک رو با حرکت انگشتاش توی دستش می چرخوند و اینکار رو خیلی سریع انجام می داد. 

   از توپها خیلی خوشم اومده بود اما دلیلی برای خریدشون حس نکردم ولی وقتی برگشتم خونه فهمیدم خیلی ازشون خوشم اومده. دفعه بعد که رفتم تجریش یک جفت از اونها خریدم. دقیقا نمی دونستم که به چه دردی می خورن اما از اینکه اونها رو توی دستم می گرفتم حس خیلی خوبی بهم دست می داد و از همه مهمتر طرح و رنگ فوق العاده زیبایی داشتن که حتی از نگاه کردن بهشون لذت می بردم. توی خونه دو تا توپ رو کف دستم گذاشتم و سعی کردم اونها رو اونطور که دیده بودم روی هم بچرخونم. توپها برای دست من خیلی بزرگ بودن (که بعدا فهمیدم این توپها سایز بندی دارن) و اصلا حرکت دادن اونها کار ساده ای نبود.شاید یک ساعتی تمرین کردم ولی حسابی انگشتهام درد گرفت٬ تصمیم گرفتم تمرین رو متوقف کنم و کمی راجع به توپها اطلاعات بدست بیارم. کلی اطلاعات جالب از اینترنت بدست آوردم اما هیچکدوم نتونستن راز این توپها رو برای من برملا کنن٬ توپهایی که اینقدر منو جذب خودشون کرده بودن. تنها چیزی که دست گیرم شد این بود که اونها توپهای فوق العاده زیبایی هستن که اصلا لازم نیست اونها رو با زحمت توی دستت حرکت بدی٬ فقط کافیه به اونها فضای کافی بدی و اونها خودشون خیلی سریع توی دستت به حرکت در میان. اسمشون توپهای چینی(کشور چین)٬ توپهای فلزی یا توپهای موزیکال (به خاطر زنگوله کوچیکی که توش هست که وقت حرکت صدا ایجاد میکنه) هست. در ضمن اضافه کنم الان دیگه خیلی حرفه ای شدم!

-------------------------------------------------------------------------

   کالبد فیزیکی انسان همراه با خصوصیات و نیازهایی خاص خود متولد می شود٬ خصوصیاتی که جهت حفظ و بقای این کالبد لازمند. اساسی ترین این خصوصیات عبارتند از: تشکیل خانواده و تولید مثل برای تکامل شخصیت و بقای انسان٬ نشان دادن عکس العمل دفاعی در مقابل خطر یا تعرض به حریم شخصی٬ تلاشهای اقتصادی برای فراهم آوردن زندگی راحت تر٬ داشتن نوعی حس محبت به همه موجودات و مخلوقات بمنظور عشق دادن و گرفتن٬ احترام قائل شدن برای هویت فردی خود بمنظور درک آزادی معنوی٬ اما گاهی این خصوصیات مفید و سالم بشر تبدیل به انحرافات مهلک ذهنی می شود وپنج نفسانیات مضر و مخرب ذهن را می سازند. این پنج نفسانیات عبارتند از: شهوت٬ خشم٬ طمع٬ وابستگی(به هر چیز یا هر فرد) و خودپرستی.

   به هر عملکرد عادی که به آن اجازه تقاضای غیر عادی داده شود شهوت گفته می شود ولی عموما شهوت به تمام اشتیاقهای غیرطبیعی جنسی اطلاق می گردد. شهوت انسان را تحقیر کرده و او را تا حد یک حیوان پایین می آورد. خشم دومین نفسانیات تاریک آدمی است. خشم فرو می ریزد٬ می بلعد و تمام خصوصیات اصیل ذهن و روح را می سوزاند.طمع یکی از سمی ترین نفسانیات است. مقصود طمع به بردگی گرفتن آدمی است و بیرحم ترین برده دار در میان نفسانیات پنجگانه است. وابستگی چهارمین نفسانیات ذهن است و فریبنده ترین و موذی ترین آنهاست که در لباس احترام به دیگری٬ ظاهر می شود ولی مقصودش به اسارت کشیدن آدمی است. آخرین نفسانیات مهلک خودپرستی است. درک هویت فردی وقتی از حالت طبیعی خارج شود تبدیل به خودبینی و خودپرستی می شود. منظور اصلی خودپرستی ایجاد سدی است در راه بشر برای رسیدن به حقیقت. خودپرستی است که جنگها را شروع می کند٬ بذر نفرت می کارد و تعصب و عیب جویی می آفریند.

۱۴ مرداد

اگر تو نبودی شاید من هیچگاه این وجه عشق را نمی شناختم.

شاید اگر تو نبودی من کس دیگری می شدم.

بسیاری معانی را به واسطه حضور تو شناختم و بسیاری را تو خود به من آموختی.

--------------------------------------------------------------------------

فردای روزی که به دنیا آمدی بابا برایم عروسکی خرید تا به من اطمینان دهد که مرا همچون گذشته دوست خواهند داشت. من آن عروسک را آنقدر دوست داشتم که برای همیشه دست نخورده باقی ماند اما عشق تو هر روز در قلب من رشد کرد.

آرمین عزیزم تولدت مبارک 

مادر

آنچه تو را تب دار کند مرا به حریق خواهد کشید و آنچه تو را خراشی دهد مرا در هم خواهد

شکست. اگر می دانستی عشقت چطور مضطربم می کند شاید که خواهان آن نبودی . . .