زن آمازونی

 

 

 دنیای درون هر زن را چهار نیروی اصلی می سازد. مادر درونی، زن درونی(مادونا)، مرد درونی(آمازون) و معشوقه. مادر حامیست و زن با متانت، مرد با اقتدار است و معشوقه زیبایی جو. چیزی که در این بین روشن است، اینست که زن دنیای امروز در درون خود تعادل و توازن این چهار نیرو را از دست داده است. زن امروزی شدیداً به سوی جنبه آمازون شخصیتش متمایل شده است، او به سوی قدرت و در ضدیت با عشق جهت‌گیری کرده است. مادری را به تعویق می‌اندازد، با مادونا که از مد افتاده، در تماس نیست و از معشوقه فقط به قصد کامجویی جنسی استفاده می‌کند.

زن در گذشته جنس درجه دویی بود که حق رای، تحصیل و ... را نداشت. جنبش فمینیستی بسیاری از حقوق از دست رفته زن را به او باز گرداند و از سویی دیگر او را به هر چه نزدیکتر شدن به جنبه مردانه خود تشویق کرد. زن امروز از زن بودن سرخورده شده و به مرد بودن پناه برده است.  اینکه آیا واقعا جنبش فمینیستی٬ دنیای زن امروز را تا این حد متحول ساخته است یا دلایل دیگری نیز در آن دخیل بوده خود بحثی جداست.

حالا دیگر زن حقوق ازدست رفته خود را بازپس گرفته است و مرد امروز نیز آن مرد مستبد دیروز نیست و شاید او نیز در جستجوی جنبه های گمشده زن باشد. حالا که بستر این بازگشت به خود برای زن امروز مهیا گشته است، زن خود مسئول بازگشت دوباره به سمت سرشت حقیقی خود است. او می تواند با حمایت مرد آگاه این دوره آرام آرام آمازون خود را به تعادل برساند و معشوقه وجود خود را پرورش دهد و مادونای خاموش خود را بیدار سازد.       

نظرات 4 + ارسال نظر
پسرآزاد چهارشنبه 11 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 08:04 ق.ظ http://goldenwisdom2.blogsky.com

سلام دوست عزیز

مطلب خوبی بود به دلم نشست

برکت باشد

رهگذر دوشنبه 20 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 03:14 ب.ظ

جالب بود.
به هر حال همه نیروها در تعادلند. در گذشته اگر مرد مستبد بود و زن مظلوم، حال به تعادلی نسبی رسیده اند تا نیروها با هم برابری کنن.
مرسی

دامون شنبه 2 دی‌ماه سال 1391 ساعت 05:38 ب.ظ

هه!
تو هم که نمینویسی دیگه که!
از ۲۰ تیرماه ۱۳۹۱ خیلی گذشته.
تو دیگه چرا؟

شاید زیادی برون گرا شدم و به جای اینکه بنویسم میگم. ممم. نمی دونم

رضا دلارام شنبه 24 تیر‌ماه سال 1396 ساعت 02:19 ب.ظ

علیرغم تمام احترام و احساس وظیفه ای که برای احیاء اصالت های ا رزشی زن دارم شدیداً انتقادهایی به فعالیّت های فمینیستی دارم و معتقدم که فمینیست ها اهداف چندان درستی را دنبال نمی کنند، یعنی اینکه زن ایده ال در نظر فمینیست ها زنی است که چیزی از مرد کم ند اشته باشد، امّا این خود هم در نوبه ی خود اجحاف و ظلم بزرگی نسبت به جنس مؤنّث است چرا که زن نه تنها چیزی از مرد کم ندارد بلکه چیزهای بسیار زیادی نسبت به مرد اضافه هم دارد، اشتباه فمینیست ها در این است که معیار را مرد قرار می دهند چرا که به نظر آنها هر کسی بتواند کارهایی را که یک مرد انجام می دهد انجام دهد پس برتر است امّا چنین نیست، مثلاً تنها بیرون رفت در شب، هر لباسی را پوشیدن، با هر کسی در هر وقتی صحبت کردن، چیزهای سنگینی برداشتن، دعوا کردن، خرجی دادن، در کا رخانه های سفت و سخت و آلوده کار کردن و امثالهم اینها معیار برتری نباید باشد، اصلاً اصل قضیه چیز دیگری است و اصل بحث به نظر بنده در این است که به طور کلّی قیاس این دو جنس با هم کاملاً اشتباه است، و قیاس مع الفارغ است، خداوند متعال انسان را آفرید شاید کمتر کسی به این نکته دقّت داشته باشد که انسان یک نفر نیست، انسان دقیقاً به جمع دو نوع جنسیّت اطلاق می شود زن و مرد، اگر یکی از اینها نباشد دیگر کارایی کاملی نخواهد داشت، به طور نمونه برای نگه داشتن یک تخته روی یک سطح بایستی از پیچ و مهره استفاده کرد به نظر شما اگر مهره نباشد پیچ به تنهایی چقدر می تواند آن تخته را نگه دارد یا همینطور اگر پیچ نباشد مهره چه کاری از دستش بر می آید فرایند همکاری این دو شی ء در کنار هم در نهایت استحکام آن تخته ی فرضی را سرجای خود محکم می کند، زن را هرگز نباید با مرد مقایسه کرد همانطور که هرگز مرد را کسی با زن مقایسه نمی کند، البته چون برای تهیّه غذا و شکار و ساخت سرپناه از دیر باز به قسمت نیروی مرد بیشتر نیاز بود اشتباهاً این تصوّر ایجاد شده که مرد مهم تر است امّا این نهایت کوته بینی است، مرد بدون زن هیچ آرامشی نمی تواند داشته باشد و هرگز نمی تواند امنیّت روحی خود را به تنهایی تأمین کند مهم تر از این بدون زن و زنانگی و زایندگی اش اصلاً زندگی معنایی ندارد این چه کاری است که مثلاً ما از آب انتظار داشته باشیم که به جای سنگ و آهن و سیمان نقش سقف روی سر ما را بازی کند آب برای رفع تشنگی برای تداوم زندگی و حیات است سقف هم برای امنیّت و آرامش و ... هر جنسی هر نوعی وظیفه و کارکرد خاص خود را دارد ... زن باید به زنانگی های خود ببالد و زن درون خود را پیدا کند همانطور که یک مرد نباید از مردانگی خود عدول کند.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد