و تعطیلات سال ۸۸ شروع شد. همون روزهای اول آرش به همراه دوستاش برای ماهیگیری رفتن جنوب. ما هفته اول تهران موندیم و هفته دوم رفتیم شمال. جمع ما شامل اعضا خانواده و چندتایی از بچه های فامیل و یک دوست بود. چقدر همه جا سرسبز و زیبا بود اما اگه بخوام زیباترین مسیری که طی کردیم رو بگم٬ جاده ای بود که به قلعه رودخان یا قلعه هزار پله ختم می شد.(این قلعه در بیست کیلومتری جنوب غربی شهر فومن و در ارتفاعی بین ۶۶۵ تا ۷۱۵ متر از سطح دریا واقع شدهاست و در کنار آن رودخانهای با همین نام جاری است.) اونروزی که ما به اونجا رفتیم هوا بارونی بود و مه خیلی غلیظی همه جا رو پوشونده بود که هر چی بالاتر می رفتی بیشتر می شد. برای همین عکسهایی که خودمون گرفتیم شفافیت کافی رو نداشت که اینجا بذارم و این عکس رو از اینترنت قرض گرفتم.
.......................................................................................
قبلا اگه کسی ازم می پرسید که فصل مورد علاقه ات چیه؟ بدون فکر کردن می گفتم زمستون. چون من عاشق برفم٬ فکر می کنم خیلی غیر زمینیه. پس می شه گفت من به خاطر برفه که زمستونو دوست دارم. اگه زمستون مثل همین زمستونی که گذشت باشه که یه کم از تابستون بهتره. اما . . .
اما اگه بهار یعنی بهار امسال پس فصل مورد علاقه من بهاره٬ چه هوایی٬ چه طبیعتی٬ چه بارونایی. یکی از روزهایی که رفته بودم کوه یه مرد کوهنورد با دیدن سرتاسر دامنه کوه که پوشیده از گلهای خودرو زردرنگ و شقایقهای کوچیک سرخ و سبزه های مخملی بود به ما گفت که سالهاست اینجا رو اینطوری ندیده و همه اینا به یمن بارندگیهای اخیره.
---------------------------------------------------------------
این روزها در حال خوندن کتاب «عارف جان سوخته؛ داستان شورانگیز زندگی مولانا» هستم. کتاب فوق العاده ایه. به همه کسانی که هنوز نخوندن٬ خوندنشو پیشنهاد می کنم.
..............................
پاورقی امروز از دکتر برایان ال. وایس از کتاب تنها عشق حقیقت دارد :
اگر لازم میدانید زمان را با معیار درسهایی که آموخته اید اندازه بگیرید٬نه با دقیقه و ساعت و سال. اگر به درک صحیح برسید ظرف پنج دقیقه یا پنجاه سال می توانید خود را درمان کنید٬ هر دو یکی است.
گذشته باید به یاد آید و سپس فراموش شود٬ بگذارید بگذرد. جراحات کودکی را هم بگذارید بگذرند. همچنین سوء برداشتها٬ سیستمهای اعتقادی که به شما تحمیل شده است٬ همه افکار قدیمی را بگذارید بگذرند. در واقع همه افکار را به دست فراموشی بسپارید. چطور می توانید علی رغم اینهمه فکر٬ چیزها را تازه و واضح ببینید؟
مثل همیشه عالی.
مرسی از نوشته های قشنگت
بنام گوهــــر دلها
دوست عزیز ممنون از این مطلب و سفرنامه و حکت خوبت
من که خاطرات زیادی از شهر فومن و ماسوله واسم زنده شد ممنون
در مورد جمله ات نیز تنها عشق حقیقت است و دیگر چیز ها توهم! واقعا جای تعمق دارد و این همان مثال : تنها آن هستی دارد است و تنها آن لایزالی است که هست و سایر چیزها توهم!
یعنی واقعا غیر عشق چیزی برای عرض اندام در کائنات باقی نمی ماند
و این عشق چیست؟ این عشق بلاقید و شرط است ! عشق بدون وابستگی
این قلعه واقعا دیدنی و زیباست
ممنون برای کتاب
بسیار ممنون برای یادآوری جملات پربار:)
دختر بهار عزیز
خیلی جالبه اسمت دختر بهاره اما مثل من زمستون رو دوست داری!!
ما هم امسال نیمی از تعطیلات رو شمال بودیم. فکر کنم عکسهاش رو تو وبلاگ دیدی! به ما هم شدیدا خوش گذشت
ممنونم از معرفی کتاب. این روزها که بیکارم سعی می کنم بخرم و بخونم
این پاراگراف آخر هم خیلی زیبا بود. واقعا چطور میشه با اینهمه پیش داوری و فکر و قضاوت و یاد بود و گذشته و آینده و... از حال لذت برد؟؟؟
نه واقعا نمیشه!! باید بیشتر روش فکر کنم
ممنونم از پستت
امیدوارم بیشتر بنویسی
چه قلعه قشنگیه این عکسه؟ من قبل عید که ایران بودم همش دعا میکردم که بارون بیاد چون ظاهرا زمستون بارون نیامده بود خیلی خوشحال شدم که بهار ایران اینقدر بارونی و سرسبز هست. راستی امسال سال گاو هست و معمولا سال گاو برای ایرنیا پر برکت بوده همیشه...
دوست من اگر مایل به تبادل لینک بودید خبر کنید.